12روز دوری از مامان و بابا!
دو هفته به عید بود که مامان و بابا رفتن به واسه حج عمره باید خودشون رو آماده میکردن و می رفتن و حمید رضا باید با من می موند واسه همین حمیدرضا یک سال و 5ماه داشت و مامانم مجبور بود اون رو از شیر بگیرن من که تهران بودم مامانم اون رو از شیر گرفته بودن واسه همین نمیدونم چه جوری از شیر گرفته شده بوده ولی مامانم میگه خیلی اذیت میکرده و گریه میکرده بلاخره وقتی برگشته بودم حمید رضا دیگه شیر نمی خورد و میگفت جیجی پپل داره و فقط آبمیوه انبه میخورد و شیر گاو !مامان و بابا کمکم حاضر میشدن واسه رفتن .روز 12/12ما رفتیم مشهد آخه پرواز شون از مشهد بود و آبجی اکرم وحسن آقا هم وسایل هاشون رو جمع جور کردند وآماده رفتن! شب پرواز مامان اینا ب...
نویسنده :
نی نی و می نی
16:30